نسبت مالی چیست؟
نسبت های مالی محاسبات اساسی با استفاده از داده های کمی از صورت های مالی یک شرکت هستند. از آنها برای دریافت بینش و اطلاعات مهم در مورد عملکرد، سودآوری و سلامت مالی شرکت استفاده می شود.
در ادامه انواع نسبتهای مالی را با فرمول آنها توضیح میدهیم.
نسبت های نقدینگی
نسبت های نقدینگی
شرکتها از نسبتهای نقدینگی برای اندازهگیری عملکرد سرمایه در گردش استفاده میکنند – پولی که برای انجام تعهدات کوتاهمدت فعلی شما در دسترس است.به بیان ساده، شرکت ها برای پرداخت صورت حساب های خود نیاز به نقدینگی دارند. نسبت های نقدینگی ظرفیت شرکت را برای انجام تعهدات کوتاه مدت خود اندازه گیری می کند و شاخصی حیاتی برای سلامت مالی آن است. نقدینگی با پرداخت بدهی متفاوت است، که توانایی شرکت در پرداخت تمام بدهی های خود را می سنجد.
۱.نسبت جاری
۲.نسبت سریع
۳.نسبت نقدی
نسبت جاری
این نسبت از تقسیم دارایی های جاری به بدهی های جاری بدست می آید.
این نسبت نشان میدهد که بستانکاران میتوانند اطمینان داشته باشند که مطالبات آنان در سررسید پرداخت میگردد. جهت آن نیز مثبت است یعنی هر چه این نسبت بیشتر باشد از نظر اعتبار دهندگان بهتر است.
نسبت سریع(آنی)
یکی از مشکلات نسبت جاری درجات متفاوت تبدیل به نقدینگی دارائی های جاری است. این نسبت از تقسیم دارائیهای سریع بر جمع بدهیها بدست میآید.نسبت آنی یکی از مفیدترین نسبت هاست.این نسبت به وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش، ثبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد و به مراجعه آنان برای وصول مطالباتشان پاسخگو باشد.
نسبت نقدی
نسبت وجه نقد توانایی یک کسب و کار در استفاده از وجه نقد و معادل آن برای پرداخت بدهی های کوتاه مدت را اندازه گیری می کند. این نسبت نشان می دهد که یک شرکت با چه سرعتی می تواند تعهدات جاری را تسویه کند.
نسبت های اهرمی
شرکت ها اغلب از بدهی های کوتاه مدت و بلندمدت برای تامین مالی عملیات تجاری استفاده می کنند. نسبت های اهرمی میزان بدهی یک شرکت را اندازه گیری می کند.
نسبت بدهی:
نسبت بدهی نسبت بدهی یک شرکت به کل دارایی هایش را اندازه گیری می کند. نسبت بدهی بالا نشان می دهد که یک شرکت دارای اهرم بالایی است.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، بدهی شرکت را در مقایسه با حقوق صاحبان سهام اندازه گیری می کند. این نسبت برای سرمایه گذاران مهم است زیرا در صورت ورشکستگی یک شرکت، تعهدات بدهی اغلب اولویت بیشتری دارند.
نسبت پوشش بهره: EBIT / هزینه های بهره
شرکت ها معمولاً به بدهی شرکت ها بهره می پردازند. نسبت پوشش بهره نشان می دهد که آیا درآمد شرکت پس از هزینه های عملیاتی می تواند بدهی های بهره را پوشش دهد یا خیر.
نسبت های فعالیت
نسبت های فعالیت نشان می دهد که یک شرکت چقدر به طور موثر از سرمایه در گردش برای تولید فروش استفاده می کند. کاهش نسبت فعالیت نشان دهنده بهبود سودآوری است. روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل نسبت های فعالیت وجود دارد:
نسبت گردش دارایی:
فروش خالص / میانگین کل دارایی ها
شرکت ها از دارایی ها برای ایجاد فروش استفاده می کنند. نسبت گردش دارایی ها میزان فروش خالص از میانگین دارایی ها را اندازه گیری می کند.
گردش موجودی:
بهای تمام شده کالای فروخته شده / میانگین ارزش موجودی
برای شرکتهایی که در صنایع تولیدی و تولیدی با سطح موجودی بالا هستند، گردش موجودی نسبت مهمی است که تعداد دفعات استفاده و جایگزینی موجودی برای عملیات را اندازهگیری میکند.
نسبت روز فروش بر حسب موجودی:
ارزش موجودی / بهای تمام شده کالای فروخته شده x (تعداد روز در دوره)
نگه داشتن موجودی برای مدت طولانی ممکن است کارآمد نباشد. نسبت فروش روز در موجودی محاسبه میکند که یک کسبوکار چه مدت موجودیها را قبل از تبدیل به محصولات نهایی یا فروش به مشتریان نگه میدارد.
نسبت گردش بدهی ها:
بهای تمام شده کالای فروخته شده (یا خریدهای اعتباری خالص) / میانگین حساب های پرداختنی
نسبت گردش بدهی ها محاسبه می کند که یک کسب و کار با چه سرعتی به تامین کنندگان و طلبکاران خود پرداخت می کند.
روزهای معوقه پرداختنی (DPO):
(متوسط حسابهای پرداختنی / بهای تمام شده کالای فروخته شده) x تعداد روزها در دوره حسابداری (یا سال)
این نسبت نشان می دهد که چند روز طول می کشد تا یک شرکت به تامین کنندگان و فروشندگان پول پرداخت کند. معوقات پرداختی کمتر به این معنی است که یک تجارت خیلی سریع پول نقد را رها می کند و ممکن است از شرایط اعتبار طولانی تر استفاده نکند. از سوی دیگر، زمانی که DPO بیش از حد بالا باشد، به این معنی است که یک شرکت پرداخت را به تامین کنندگان خود به تاخیر می اندازد، که می تواند منجر به اختلاف شود.
نسبت گردش مطالبات:
فروش اعتبار خالص / میانگین حساب های دریافتنی
حساب های دریافتنی، فروش اعتباری است که به مشتریان انجام می شود. مهم است که شرکت ها بتوانند به راحتی حساب های دریافتنی را به پول نقد تبدیل کنند. مشتریان با پرداخت آهسته توانایی کسب و کار را برای تولید پول نقد از حساب های دریافتنی خود کاهش می دهد.
نسبت گردش مطالبات به شرکتها کمک میکند تا اندازهگیری کنند که چقدر سریع فاکتورهای مشتریان را به پول نقد تبدیل میکنند. نسبت گردش حساب های دریافتنی بالا نشان می دهد که یک شرکت به سرعت از حساب های دریافتنی وجه نقد تولید می کند.
نسبت های سودآوری
سود یک کسب و کار به عنوان فروش خالص منهای مخارج محاسبه می شود. نسبت های سودآوری نشان می دهد که چگونه یک شرکت با استفاده از منابع موجود در یک دوره معین سود ایجاد می کند. نتایج نسبتهای بالاتر اغلب مطلوبتر هستند، اما این نسبتها در مقایسه با نتایج شرکتهای مشابه، عملکرد تاریخی خود شرکت یا میانگین صنعت، اطلاعات بسیار بیشتری را ارائه میدهند. برخی از رایج ترین نسبت های سودآوری عبارتند از:
حاشیه ناخالص:
سود ناخالص / فروش خالص
نسبت حاشیه ناخالص نشان می دهد که یک کسب و کار پس از هزینه کالا و خدمات در مقایسه با فروش خالص چقدر سود می کند.
حاشیه عملیاتی:
درآمد عملیاتی / فروش خالص
حاشیه عملیاتی میزان سودی را که یک شرکت از فروش خالص پس از محاسبه بهای تمام شده کالای فروخته شده و هزینه های عملیاتی به دست می آورد، اندازه گیری می کند.
بازده دارایی ها (ROA):
درآمد خالص / کل دارایی ها
شرکت ها از نسبت بازده دارایی ها برای تعیین میزان سود حاصل از کل دارایی ها یا منابع، از جمله دارایی های جاری و غیرجاری استفاده می کنند.
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE):
درآمد خالص / کل حقوق صاحبان سهام
حقوق صاحبان سهام سرمایه گذاری است. بازده حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که یک کسب و کار چقدر سود از حقوق صاحبان سهام ایجاد می کند. به عنوان مثال، شرکتی با ROE رو به کاهش می تواند دارای ریسک بیشتری نسبت به شرکتی در همان صنعت با ROI در حال افزایش باشد.
نسبت های ارزش بازار
نسبت های ارزش بازار برای سنجش میزان ارزش یک شرکت استفاده می شود. این نسبتها معمولاً توسط ذینفعان خارجی مانند سرمایهگذاران یا تحلیلگران بازار استفاده میشوند، اما میتوانند توسط مدیریت داخلی برای نظارت بر ارزش هر سهم شرکت نیز استفاده شوند.
نسبت سود به ازای هر سهم (EPS):
(درآمد خالص – سود سهام ترجیحی) / سهام عادی پایان دوره موجود
نسبت سود هر سهم که به عنوان EPS نیز شناخته می شود، نشان می دهد که چقدر سود قابل انتساب به هر سهم شرکت است.
نسبت سود قیمت (P/E):
قیمت سهم / سود هر سهم
نسبت PE یک نسبت سرمایه گذار کلیدی است که میزان ارزش یک شرکت را نسبت به ارزش دفتری سود هر سهم آن اندازه می گیرد.
نسبت ارزش دفتری هر سهم:
(کل حقوق صاحبان سهام – حقوق صاحبان سهام ممتاز) / کل سهام موجود
سهام مشترک یک شرکت چیزی است که سهامداران عادی پس از تسویه کلیه بدهی ها و سهام ممتاز از مجموع دارایی ها دارند.
ارزش دفتری هر سهم، ارزش هر سهم را برای صاحبان سهام عادی بر اساس ارزش ترازنامه دارایی ها منهای بدهی ها و سهام ترجیحی اندازه گیری می کند.
نسبت سود تقسیمی:
سود هر سهم / قیمت سهم
نسبت بازدهی سود سهام، ارزش سود سهام شرکت را در مقایسه با قیمت سهم بازار اندازهگیری میکند.
هنگامی که شرکت ها سود سهام را به سهامداران پرداخت می کنند، ارزش سود سهام دریافتی برای هر سهم متعلق به سهام به عنوان سود سهام شناخته می شود. سهامداران و تحلیلگران با استفاده از نسبت سود تقسیمی سود هر سهم را با قیمت سهام شرکت مقایسه می کنند.
بهترین روش ها برای استفاده از نسبت های مالی
نسبت های مالی به مدیریت ارشد و ذینفعان خارجی کمک می کند تا عملکرد شرکت را اندازه گیری کنند. این بهترین شیوه ها باعث تصمیم گیری موثر می شود.
● نسبت های مالی را با اعداد مالی دقیق محاسبه کنید
● نسبت ها را در طول دوره ها برای شناسایی روند عملکرد مقایسه کنید
● از معیارهای نسبی رقیب و صنعت برای اندازه گیری عملکرد استفاده کنید
● در صورت لزوم، نسبت ها را با استفاده از میانگین ترازنامه محاسبه کنید
● نسبت های مالی را به درستی تفسیر کنید تا از تصمیمات کلیدی تجاری حمایت کنید
● محاسبه و تجزیه و تحلیل نسبتها با استفاده از ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدی برای به دست آوردن دیدی جامع از عملکرد کسبوکار
افکار نهایی
نسبتهای مالی شاخصهای کلیدی عملکرد خوبی هستند که برای اندازهگیری عملکرد یک شرکت در طول زمان در مقایسه با رقبا و صنعت استفاده میشوند. محاسبه نسبت های مالی دقیق و تفسیر نسبت ها به رهبران کسب و کار و سرمایه گذاران کمک می کند تا تصمیمات درستی بگیرند.
نظرات